روبیک،مکعب جادویی

روبیک برای همه...

روبیک،مکعب جادویی

روبیک برای همه...

نکاتی برای حل سرعتی روبیک

۱- آشنایی با الگوریتم ها

برای حل سرعتی مکعب این نکته بسیار هائز اهمیت است که شما دستان خود را با الگوریتم ها کاملأ آشنا کنید. بعضی افراد راست دست بوده و برخی دیگر چپ دست اند.بعضی ممکن است الگوریتم هایی را ترجیح دهند که در آنها تنها با ۲ یا ۳ وجه مکعب سر و کار دارند و بنابراین نیازی به جابجا کردن و چرخاندن مکعب بین دو دست ندارند.گاهی اوقات عاقلانه تر این است که یک الگوریتم را در حالی اجرا کنید که مکعب را وارونه در دست گرفته اید و یا ۱۸۰ درجه بچرخانید. این تنظیمات را هر فرد جداگانه باید انجام دهد زیرا هر فرد دید متفاوتی از هر کدام از این الگوریتم ها دارد و اوست که باید تصمیم بگیرد کدامیک از حالات برای او راحت تر و آشنا تر است. این کار مستلزم مدت زمان زیادی است و ممکن است بخش زیادی از وقت کلی شما را بگیرد.

۲- الگوریتم های چندتایی

همانطور که ممکن است خودتان هم متوجه شده باشید، در بعضی مراحل در حل لایه سوم مکعب لازم است که چندین الگوریتم با هم انجام شوند.من آنها را با هم عوض کرده ام تا میزان چرخش مکعب در دستان شما و در نتیجه در مدت زمان حل مکعب کاهش چشمگیری ایجاد شود.

۳-مختصر کردن حرکات انگشتان

بسیاری از روبیکر های حرفه ای توالی های خاصی را در اجرای حرکات توسط انگشتانشان خلق کرده اند.آنها ۲ یا ۴ حرکت را بطور خارق العاده ای با فشار دادن وجوه مکعب در انگشتانشان و در مدت زمانی بسیار کوتاه انجام می دهند. بله، این کار مستلزم مهارت بسیار زیادی است.در کلیپ های ویدیویی من شما می توانید حرکات دست مرا در هنگام حل مکعب ببینید. به علاوه من تعدادی حقه های انگشتی نیز اجرا کرده ام.

۴- انتقال الگوریتم ها به ضمیر ناخودآگاه

این نکته بسیار اهمیت دارد که مغز شما الگوریتم ها را به واحدهایی جدایی ناپذیر تبدیل کند زیرا در این حالت شما مجبور نخواهید بود در مورد تک تک حرکات فکر کنید.هر حرکت توسط انگشتان شما اجرا خواهد شد و نه توسط ذهن شما. در این مرحله، فرد می تواند به راحتی وبا ذهنی آزاد به مرحله بعد فکر کند تا اینکه  ذهن خود را درگیر الگوریتمی کند که در حال اجرای آن می باشد. این کار بطور اتوماتیک و توسط ضمیر ناخودآگاه شما انجام می شود! من متوجه این نکته شده ام که اتوماتیک بودن این مرحله تا آنجایی است که اگر من در حین اجرای یک الگوریتم حواسم پرت شده و یا چیزی تمرکز مرا به هم بزند دیگر قادر به ادامه حل مکعب و اجرای ادامه آن الگوریتم نخواهم بود و این نشان می دهد که من تک تک حرکات یک الگوریتم را نمی دانم بلکه تمامی حرکات موجود در یک الگوریتم را به عنوان یک واحد (unit) تصور می کنم. این حالت گاهی باعث خنده دیگران از شما نیز می شود زیرا گاهی افرادی از شما در مورد یک حرکت خاص می پرسندو شما قادر نیستید آن را به آهستگی اجرا کنید و بعد از چند حرکت کاملأ گیج می شوید و باید دوباره الگوریتم را از اول اجرا کنید.

۵- هیچ وقفه یا تأ خیری بین الگوریتم ها نباشد

نکته مهم دیگر این است که وقفه های بین الگوریتم های پی در پی و پشت سر هم باید از بین بروند. فرد باید مدت زمانی را که برای تصمیم گیری صرف می کند را به صفر تقلیل دهد. این مسأله ارتباط تنگاتنگی  با سرعت چرخاندن مکعب دارد.چرخاندن سریعتر لزومأ به معنای مدت زمان کمتر نیست اگرچه برای حل سرعتی مکعب ، داشتن مهارت از نکات بسیار مهم است اما تأ کید من بر این است که یک فرد معمولی هم مهارت کافی برای حل مکعب در مدت زمان بسیار کوتاه را دارد. من معتقدم که تقریبا همه می توانند مهارت کافی برای انجام  ۳ چرخش در ۱ ثانیه را داشته باشند. فراموش نکنید  تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که تعداد محدودی الگوریتم را یاد بگیرید و به سرعت اجرا کنید. و این به همان مسأله اساسی برمیگردد که شما بتوانید دستانتان را با الگوریتم ها آشنا کرده و با آنها عجین شوید. پس چطور ممکن است که چرخاندن سریعتر باعث شود مدت زمان شما بیشتر شود؟ با چرخاندن سریع مکعب در حقیقت فرد خود را از این فرصت که چه اتفاقی برای مکعب در حال رخ دادن است محروم می کند. در نتیجه بعد از اتمام یک الگوریتم ناگهان فرد با وضعیتی روبرو می شود که نمی داند در گام بعد باید چه حرکت یا الگوریتمی انتخاب کند و مجبور است مدت زمانی را صرف فکر کردن به حرکتی کند که باید انتخاب کند. اگر فرد مکعب را فقط کمی  آهسته ترچرخانده بود می توانست ببیند که مکعب در چه مرحله ای است و می توانست در حین اجرای چند حرکت آخر از الگوریتم قبل تصمیم بگیرد که در مرحله بعد چه حرکتی را باید انجام دهد. گر بخواهید مدت زمان بین این دو را مقایسه کنید( چرخش های سریع + تأ خیر های بین حرکات )، ( جابجایی های آهسته+ تأخیر های کوتاه تر). با این مقایسه شما نیز متوجه می شوید کدام روش کوتاهتر است.

۶- آماده سازی مکعب برای رکوردگیری

من پیشنهاد برخی افراد را مبنی بر استفاده از روغن و گریس های گوناگون برای مکعب شنیده ام. در بین آنها روغن سیلیکون، گرافیت و صابون استفاده بیشتری دارند. براساس تجربیات من روغن سیلیکون از همه بهتر است. ار چه برخی روبیکران حرفه ای معتقدند چرخاندن بسیار زیاد مکعب باعث می شود که گردو خاکی در درون مکعب ایجاد می شود  که بهترین چیز برای نرم شدن مکعب است. من پیشنهاد میکنم که مکعب خود را روغن کاری کنید زیرا باعث چرخش راحت تر مکعب شده و سرعت شما را افزایش میدهد. هر چند که با انجام این کار مکعب شما در برابر ضربات اتفاقی شکننده تر و آسیب پذیر ترخواهد شد.

۷- یادآوری چند نکته

در پایان یادآوری چند نکته الزامی است. اول اینکه راز دستیابی به یک رکورد خوب تنها در الگوریتم ها نهفته نیست. به عبارت دیگر یک سیستم به تنهایی نمی تواند یک مکعب را حل کند بلکه این انسان است که این کار را انجام می دهد. مهمترین فاکتور برای دستیابی به چنین موفقیتی پشتکار و تمرین زیاد است. همانطور که متوجه شده اید در حل لایه سوم مکعب حالت های متفاوتی بوجود می آید و الگوریتم های گوناگونی برای حل این لایه وجود دارند که باید آنها را عوض یا جابجا کنید تا بتوانید آن را حل کنید. پس بهترین سیستم برای دستیابی به حل سرعتی مکعب چیست؟ من فکر نمی کنم که چیزی به نام “بهترین سیستم ” وجود داشته باشد. یک سیستم ممکن است برای یک نفر خوب باشد در حالیکه برای یک نفر دیگر یک سیستم دیگر خوب و قابل قبول باشد.من معتقدم هر سیستمی که بی نقص و کامل باشد را می توان یک سیستم کامل نامید. به عبارت دیگر بجای مقایسه سیستم های گوناگون این افراد هستند که باید با هم مقایسه شوند. آنان قطعأ قابل قیاس هستند.

۸- محدودیت های حل سرعتی مکعب چیست؟

هر سری از الگوریتم هایی که یک فرد اجرا می کند در حقیقت به صدها الگوریتم محدود می شود. این الگوریتم ها باید به شیوه ای سریع و بدون فکر کردن انجام شوند که این کار باعث محدود شدن زمان حل مکعب خواهد شد. پیشنهاد من این است که از یک الگوی زمانی پیروی کنید. در مورد  خود من، من سعی کرده ام یک دیدگاه در مورد رکورد اصلاح شده تعریف کنم: اول قطعات میانی لایه اول را طی ۳ یا ۴ حرکت حل کنم، بعد قطعات گوشه ای  و …. . احتمالاتی که برای وضعیت لایه سوم ممکن است پیش بیاید خیلی بیشتر از دو لایه اول است. احتمال اینکه بعد از حل دو لایه اول وضعیت رنگ های لایه سوم درست باشد ۱ به ۲۱۶ است و احتمال اینکه فرد بعد از جاگذاری کردن لایه سوم  دیگر نیازی به جابجایی آنها نداشته باشد ۱ به ۷۲ است. زمانی را که برای خودم تعریف کردم ۱۱ ثانیه است. بهترین رکورد من در سال ۱۹۸۳ بود که توانستم رکورد ۱۷ ثانیه را به ثبت برسانم.در طول این مدت سعی کرده ام رکورد خودم را حفظ کنمو البته موفق هم بوده ام( ۱۸ ثانیه). داشتن چنین رکوردی بی شک مستلزم تلاش بسیار، مکعبی عالی، و پشتکاری مستمر است. بنابراین موفق باشید و نا امید نشوید

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:37 ب.ظ

کارت حرف نداره بابا دمت گرم ، تو هیچ سایتی به خوبی روش شما یاد نداده بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد